متن های عاشقانه

هر کی عاشقه بیاد تو

متن های عاشقانه

هر کی عاشقه بیاد تو

گفتی ...!

گفتی:چرا دوستم داری ؟
تمام پرنده ‌ها سکوت کردند
من
به قایقی نگاه کردم
که به دریا می رفت

گفتی:چقدر
دوستم داری؟
آفتابگردان ‌ها به سمت آفتاب چرخیدند
من
به عقابی نگاه کردم
که با آسمان اوج می ‌گرفت

گفتی:
مرا بیشتر
دوست داری یا شعر را ؟
دیگر شعر نگفتم
رفتیتا برای خودت شاعری پیدا کنی...!

چقدر عجیب عاشق شدی "

می گذرند و می گویند :

" چقدر عجیب عاشق شدی "

و من بی توجه به گفته ها ٬ منتظرم تا تو بیایی٬

با طنین فراموشی نبودن ها .

ولی کم کم تیک تاک ثانیه های انتظار به من فهماند٬

چقدر دیر است!!!!!!

و دیدم که تو هرگز نمی آیی

نمی خواهم باور کنم که حالا ٬میان اصوات خاموش اشک

همه می گذرند و می گویند :

" چقدر ساده فراموش شدی "

می خواهی بروی ؟!

می خواهی بروی ؟!
پس بی بهانه برو !
بیدار نکن خاطره های خواب آلوده را ...
صدایت همان صدا ، نگاهت نـاتـنی و دستهایت سرد است ،
و من می دانم :
محبت ساختگیـت ،عشق دروغینت و چشمان پر فریبت ،
آخر روزی گرفتارت خواهند ساخت ...

به دنبال تو...!

 
شبکه های تلویزیون را
بالا و پائین می روم
در خبرها خبری از تو نیست
دنیا تو را فراموش کرده

و من
در فراموشی دنیا
به دنبال تو می گردم...!

نگفتم . . . !

خواستم بگویم:
کنارت هستم ،
ازپشت هر چه فاصله
از کنار هر چه مرز
که بی پیراهن سفید هم می شود دوست بود
راضی و بی سوال !

گفتی : نگو ...

نگفتم

اما
دلم ، پیش " نگو ی" تو ماند