می گذرند و می گویند :
" چقدر عجیب عاشق شدی "
و من بی توجه به گفته ها ٬ منتظرم تا تو بیایی٬
با طنین فراموشی نبودن ها .
ولی کم کم تیک تاک ثانیه های انتظار به من فهماند٬
چقدر دیر است!!!!!!
و دیدم که تو هرگز نمی آیی
نمی خواهم باور کنم که حالا ٬میان اصوات خاموش اشک
همه می گذرند و می گویند :
" چقدر ساده فراموش شدی "